معرفی دو فصل دوم
فصل سوم (۲۰۱۱-۲۰۱۲)
کلاوس در تلاش برای ساختن ارتشی از دورگههای خود (خونآشام و گرگینه) است. اما هربار که یک دورگه میسازد کمی بعد او میمیرد. استفن که تبدیل به یک خونآشام وحشی شدهاست در کمک به او دریغ نمیکند. الینا سعی میکند همراه دیمن و آلاریک با نقشهای استفن را نجات دهد. اما استفن به آنها میگوید که نمیخواهد نجات پیدا کند و برگردد و اثباتش کشتن دوست دیمن اندی است. کلاوس خواهرش ربکا را که مثل او یک خونآشام اصیل است زنده میکند و آنگاه به ذهن استفن نفوذ کرده و از او میخواهد که به یاد آورد. استفن به یاد میاورد که در سالها پیش کلاوس و خواهرش را دیده و ربکا عاشق او شدهاست. سپس کلاوس و ربکا که در حال فرار از دست فردی بودند مجبور به جابه جایی میشوند و کلاوس به ذهن استفن نفوذ کرده و از او میخواهد که او و ربکا را فراموش کند. ربکا که دوست دارد با استفن بماند در برابر فرار با کلاوس مقاومت میکند و آن وقت کلاوس او را میکشد. کلاوس متوجهٔ رفتار عجیب استفن میشود و همراه با ربکا او را بهزور به میستیک فالز برمیگرداند. در آنجا کلاوس میفهمد که الینا زندهاست. وی بار دیگر به ذهن استفن نفوذ میکند و از او میخواهد که انسانیتش را خاموش کند. از اینجا به بعد استفن دیگر به چیزی اهمیت نمیدهد و فقط به هر چه کلاوس بگوید گوش میکند. کلاوس تایلر را دورگه میسازد و راه درست کردن دورگههایش را یاد میگیرد.
کلاوس میفهمد که خون الینا تنها راه زنده ماندن دورگههایش است، بنابراین نمیخواهد که الینا بمیرد. کاترین و جرمی، مایکل(پدر کلاوس)را پیدا میکنند و مایکل قصد کشتن کلاوس را دارد. الینا هم سال جدید تحصیلی را در حالی آغاز میکند که استفن دوباره شروع به خوردن خون انسان کرده و تایلر هم یک جوراحساس نوکری نسبت به کلاوس پیدا کردهاست. الینا و آلاریک در جشن آغاز سال، سعی میکننداستفن را با گل شاه پسندبیهوش کنند تا بتوانند استفن را در سلول قدیمی فوربس زندانی کنند تا مایکل، کلاوس را بکشد و این اجبار ذهنی کلاوس از استفن آزاد شود. اما موفق نمیشوند چون ویکی (خواهر مت) که الآن یک روح است، به دلایلی سد راه آنها میشود(قبلاً بانی برای نجات جان جرمی، طلسمی را شکست که دروازه بین این دنیا و دنیای ارواح باز شد و ارواح میتوانستند در این دنیا حضور یابند و ویکی برای اینکه بتواند برای همیشه در این دنیا بماند، باید الینا را بکشد. اما بانی موفق میشود برای همیشه دروازه را ببندد).
دیمن، آلاریک و الینا محل زندگی(یک غار قدیمی) مایکل و خانوادهاش را پیدا میکنند که داستان زندگی و چگونه تبدیل شدن مایکل و خانوادهاش در آنجا نقاشی شده. آلاریک، دیمن و الینا پس از جستجوی فراوان، داستان زندگی آنها را میفهمند. مایکل فرزندان خود را به خون آشام تبدیل کرد تا دیگر آسیب پذیر نباشند، اما کلاوس با کشتن مادرشان، باعث میشود که خانواده از هم فرو بپاشد. کشتن مادرشان را به گردن مایکل میاندازد و با این کار ربکا(خواهرش) و الایژا(بزرگترین برادرش) را با خود متحد میکند.(بعدها به دلایلی الایژا از کلاوس جدا میشود)
حال که الینا تقریباً همه چیز را میداند، به پیش ربکا میرود و داستان را از زبان او میشنود. اما کلاوس به ربکا در مورد کشتن مادرشان دروغ گفته بود و ربکا با شنیدن اینکه کلاوس، مادرشان را کشته خشمگین میشود. از طرفی مایکل(که توسط کاترین زنده شده) با استفن و دیمن آشنا میشود و درصدد کشتن کلاوس هستند و ربکا هم با آنها متحد میشود و با نقشهای زیرکانه کلاوس را به شهر میستیک فالز برمیگردانند... . سلاحی که با آن میتوان کلاوس را کشت، مایکل به دیمن داده بود تا دیمن او را بکشد، اما کاترین یک چیز خیلی خیلی مهم را میفهمد(که مایکل به دیمن نگفته بود) و آن را به استفن میگوید. اینکه اگر یک خون آشامِ عادی با آن سلاح یک خون آشام اصیل را بکشد، خود آن خون آشام هم کشته میشود. استفن وقتی این موضوع را میفهمد، جلوی دیمن را میگیرد(یعنی اینکه انسانیت استفن دوباره برگشته) و کلاوس هم از این موقعیت، استفاده کرده و مایکل را میکشد.
اما دیمن و الینا فکر میکنند که استفن برای آزادی ذهنی خود، جلوی کشتن کلاوس را گرفتهاست. حال که استفن آزادی خود را بهدست آورده، تمام خانوادهٔ کلاوس (که در تابوت هستند) را میدزدد و قصد انتقام از کلاوس را دارد. بعداً استفن متوجه میشود که یک تابوت افسون شده و در آن به هیچ وجه باز نمیشوند(مادر کلاوس هست که از تابوت بیرون میاید و وانمود میکند کلاوس را هنوز دو ست دارد ولی در اصل قصد کشتن کلاوس را دارد که کلاوس میفهمد و مادر کلاوس فرار میکند) در ضمن استفن از کلاوس میخواهد که دورگههایش را از شهر خارج کند وگرنه الینا را به خونآشام تبدیل میکند . پس از تمام این اتفاقات استفن آرام تر شده و رابطهاش نیز با الینا خوب شده اما در قسمت ۱۷ دیمن می فهمد به جز آن سلاحی که پدر کلاوس داشت (و نابود شد) سلاحی دیگر نیز وجود دارد که در زیر پل شهر پنهان شده است. ولی ربکا قبل از دیمن جای آن را می فهمد و تمام آن سلاح ها را نابود می کند اما غافل از این است که دیمن از او باهوش تر است زیرا دیمن می فهمد که چوپ تابلوهای قدیم شهر نیز از این سلاح ساخته شده است. او پس از جمع آوری تابلوها آن ها را نزد استفن می برد و قسمت ۱۷ با این جمله تمام می شود: بریم چند تا اصیل بکشیم.
در قسمت ۱۸ آلاریک،الینا ،دیمن و استفن مشغول به ساختن سلاح از چوب درخت بلوط سفید برای کشتن اصیل ها هستند و اکنون الینا،الاریک، استفن، دیمن، کارولین و مت هر کدام یک سلاح برای کشتن اصیل ها دارند. کلاوس برادرش فین را مجبور میکند تا با او به مستیک فالز بیاید تا یک جادوگر (مادر بانی) و جرمی رو تهدید کند تا بانی افسون اِستر که آن ها را به هم متصل کرده است باطل کند و ربکا در این کار به کلاوس کمک می کند. دیمن، استفن ، الینا، کارولین و مت نقشه ای برای کشتن کلاوس دارند. فین حاضر به همکاری با کلاوس نشد ولی کلاوس با سیج(عشق فین) او را راضی به همکاری می کند.ربکا برای انتقام از دیمن به خاطر کاری که با او کرد او را شکنجه می دهد. الینا از حضور فین و سیج در مستیک فالز باخبر می شود. طبق نقشه اگر یکی از اصیل ها بمیرد بقیه هم می میرند ولی بانی طلسم را قبل از اینکه استفن و مت و الینا فین رو بکشند شکست. بانی دیمن را در حال شکنجه می بیند ولی حاضر به نجات دادن او نمیشود و موضوع را به الینا می گوید. سیج برای انتقام فین به سراغ استفن می رود ولی چون نسل خونیش به فین متصل بوده(یعنی فین او را به خونآشام تبدیل کرده بود) می میرد و آن ها از اینجا می فهمند که اگر کلاوس رو بکشند تمام نسل خونی او هم می میرند. اما آن ها نمیدانستند نسل خونی استفن، دیمن و کارولین به کدام خونآشام اصیل متصل می شود. استفن پیش کلاوس میرود و چوب ها را با دیمن معامله می کند ولی دو تا از چوب ها سر جایشان نبودند و یکی از آن ها را ضمیر ناخود آگاه آلاریک پنهان کرده بوده است. الاریک برای کشتن تمامی خون آشام ها اقدام میکند و موقف میشود کلاوس رو میکشد ولی نسل خونی وی یعنی ( استیفن ، دیمن ، کرولاین و تایلر) هنوز زنده میمانند الاریک فکر میکند که کلاوس مرده است اما کلاوس زنده ماند.سپس الاریک برای کشتن بقیه میرود و به ماشینی که در آن دیمن و الینا هستند حمله میکند دیمن مجبور میشود به خاطر اینکه الینا را از مرگ نجات دهد خون خود را به وی بدهد و در نتیجه الینا خون آشام میشود.
فصل چهارم (۲۰۱۲-۲۰۱۳)
شبکه سی دابلیو روز ۳ مهٔ ۲۰۱۲ از تمدید خاطرات خونآشام برای فصل چهارم خبر داد. این شبکه همچنین دو سریال دیگر را برای فصلی تازه تمدید کرد. فصل ۴ این سریال از تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲ و به تاریخ شمسی از ۲۱ مهر ۱۳۹۱ شروع به پخش شد.
ماجرای این فصل در ادامه ی فصل گذشته است و در جایی که الینا بر اثر خون آشام شدن تمام ویژگی هایش قدرتمند شده است.کلاوس نیز از مرگ نجات پیدا میکند و در ابتدا در بدن دیگری زندگی میکند ولی پس از مدتی با کمک بانی به بدن خودش برمیگردد. چندی بعد فردی به اسم کانر جردن به میستیگ فالز می آید. پس از مدتی دیمن و استفن متوجه میشوند که کانر یک شکارچی خون آشام است که با کشتن هر خون آشام خالکوبی بدنش کامل شده و نقشه ای برای گرفتن دارو برای درمان شکارچی بودنش را میتواند پیدا کند.کانر به الینا حمله میکند تا وی را بکشد اما الینا کانرر را میکشد.طبق قوانین کسی که یک شکارچی را بکشد اسیر نفرین شکارچی میشود تا زمانیکه شکارچی جدید ظهور کند.جرمی به یک شکارچی تبدیل شد ولی برای اینکه نقشه خالکوبی بدنش را کامل کند نیاز به کشتن خون آشام داشت.برای همین جرمی ، کول برادر کلاوس را میکشد که هیچ نسل خونی متصلی ندارد. کول و تمام نسل خونی اش باعث میشود تا تعداد زیادی از خون آشام ها کشته شوند و در نتیجه خالکوبی جرمی کامل میشود. جرمی برای فهمیدن نقشه پیش پروفسور شین میرود.شین چند سال پیش همسر خویش را از دست داد و متوجه شد که دارو در دست موجودی به اسم سایلس است که قدرت این را دارد که تمام مردگان را زنده کند اما چندین سال است که درون غاری خوابیده است.از طرفی ربکا نیز به دنبال دارو است تا به حالت انسانی خود برگردد و بتواند یک زندگی دوباره داشته باشد.دیمن و استیفن نیز به دنبال دارو میروند تا به الینا بدهند و الینا به حالت انسانی اش برگردد. دیمن ، استیفن ، شین ، جرمی ، الینا ، ربکا و بانی به دنبال دارو میروند و سرانجام جرمی برای آزاد کردن دارو از دست سایلس حریف وی نمیشود و دارو را از دست میدهد در همین لحظه کاترین وارد میشود و دارو را با زیرکی از سایلس میدزدد و میرود.سایلس برای اینکه بتواند به قدرت خود که زنده کردن مردگان است برسد باید سه قتلعام انجام دهد به همین دلیل به جسم شین نفوذ میکند و در بدن وی روح بانی را در اختیار میگیرد تا به کمک بانی سه قتلعام را انجام دهد.اولین قتلعام مزرعه ای که در آن ۱۲ انسان میمیرند.دومین قتلعام کشتن ۱۲ دورگه و سومین قتلعام کشتن ۱۲ جادوگر است. سایلس پس از انجام این سه قتلعام تنها نیاز به دارو دارد تا با خوردن آن به قدرت خود برسد. از طرفی دیمن ، استیفن و ربکا نیز هنوز به دنبال دارو هستند و این درحالی است که الینااز خون آشام بودن خود راضی است و تمایلی به گرفتن دارو ندارد.
فصل پنجم (۲۰۱۳)
در تاریخ ۱۱ فبریه ۲۰۱۳ شبکه سیدابلیو اعلام کرد سریالهای خاطرات خونآشام، فوق طبیعی و پیکان را تمدید خواهد کرد. اعلام شده است که فصل پنجم خاطرات خونآشام از روز ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ مصادف با ۱۸ مهر ۱۳۹۲ خورشیدی پخش خواهد شد.
نظرات شما عزیزان:

حتما میذارم.خودمم خیلی مشتاقم ولی میمیرم تا 18 مهر:((

خودمم خیلی مشتاقم.حتما

.gif)
خواهش گلم.

.gif)
آره واقعا.کارگردان و نویسنده ی نامردشم کل و هوم داستانو عوض کردن:((
موضوعات مرتبط:
برچسبها: